جنگ آخر زمان
1. خیلی عظیم . خیلی باشکوه . نوعی معماری کاملاً کلاسیک و وفادار به سبک های کهن روایت. مثل اهرام مصری... نه ....... مثل بناهای باشکوه اینکاها. کتاب حماسه . هیچ وقت فکر نمی کردم بشود روزی یک حماسه بزرگ برزیلی بخوانم. یک حماسه انسانی از جهان واقعاً موجود.
2. «جنگ آخر زمان» کوششی است برای پاسخ دادن به اینکه جنگ چه وقت اخلاقی است . بر علیه چه کسانی اخلاقی است . چگونه باشد اخلاقی است . دشمن چگونه باشد می شود او را راحت کشت . اگر دشمن وحشی گری کرد چه. می شود هر دو طرف «محق» باشند و در عین حال «مظلوم»؟ وقتی یک طرف جنگ مرد ساده زیست و مومنی باشد و طرف دیگر یک افسر ِژاکوبَن جمهوریخواه و مدرنیست قضیه چه می شود؟ چه کسی واقعاً محق است؟ کشته شدن در جنگ چه وقت قبیح می شود و چه وقت محترم . اگر دشمن سربازان کشته شده ما را مثله کرد و در عین حال تمام این کارها را به نام دفاع از مسیح یا از جمهوری کرد آنوقت چه. پاسخ همه این سوال ها را می شود در فضای «جنگ آخر زمان » ی پیدا کرد که ماریو بارگاس یوسا خلق کرده.
3. یکی از قبل توجه ترین کاراکتر هایی که یوسا در «جنگ آخر زمان» خلق می کند ؛ مردی اسکاتلندی است به نام گالیلئو گال . آنارشیستی که بریتانیا را به خاطر کمون پاریس 1848 ترک کرده و در بیشتر حرکت های آنارشیستی اروپا بوده . حتی در بارسلونا هم بوده . مقالاتش را به جای انگلیسی به فرانسه می نویسد و برای دوستانش در پاریس ارسال می کند. حالا که از اروپا اخراج شده به برزیل آمده تا از این جنبش برزیلی حمایت کند . او بطور راسخ باور دارد که اینها می خواهند مالکیت ، خانواده و هر نهاد رسمی دیگری را ملغی کنند و با ارتش ، دولت و هر نهاد صاحب اوتوریته ای مخالفند. در حالیکه اصلاً قضیه اینجور نیست . توهم عمیق گال نسبت به جهان واقعاً موجود تا اخرین لحظه حیاتش عوض نمی شود و نمی فهمد که این شهر کوچک شورشی به خاطر دفاع از مسیح شورش کرده و قیامش نه در برابر وضع موجود که در مقابله با جمهوری نوپاست و مخالفتشان با ازدواج مدنی نه مخالفت با نهاد خانواده که دفاع از ازدواج کلیسایی است. گال این را نمی فهمد و بعد در یک ماجرای احمقانه ، بیهوده می میرد . این یکی از بهترین کاراکتر هایی ست که یوسا خلق کرده است.
No comments:
Post a Comment