کار علمی برای ما شوخی غریبی است!
1.مباحثه و مناظره ... خیلی ساده به نظر میرسند این دو واژه ... و با اندکی تحقیق می فهمیم که استعمال این دو واژه در زبان فارسی با کاربردشان در زبان عربی برای کاربران دو زبان تفاوت ظریفی دارد. آنچه ما از مباحثه استنباط می کنیم ، عبارت است از گفتگوی دو یا چند شخص پیرامون موضوع یا موضوعاتی مشترک فارغ از اینکه پیروزی یا شکستی در کار باشد ،البته متکی بر برهان های عقلی و علمی.
در حالیکه مناظره عموما در ذهن فارسی زبانان ناظر بر دو شخص است که غالبا گفتگو نمیکنند بلکه هر یک حرف خود را به پیش می برند و معمولا توسط شخص ثالثی، جلسه هدایت یا کنترل می شود. مناظره روشی جدلی است و برای جلب رضایت مخاطبانی است که ناظر بر مناظره اند ( به نوعی یارگیری) و با رجوع به کتب منطقی می فهمیم که ماحصل انها فاقد ارزشی فلسفی و اعتبار عقلانی است.
اما چرا هنوز مناظره خیلی جذاب تر از مباحثه است؟... چرا به عنوان مخاطب از مشاهده یا مطالعه یک مناظره لذت بیشتری میبریم تا یک مباحثه ی دقیق و موشکافانه و منسجم؟
2. اگر پیگیر اتفاقات یا اخبار علمی یا دانشگاهی ایران باشید این خبر را حتماً شنیده اید که اخیراً خوشبختانه با همکاری بعضی از دانشگاه های معتبر غربی و برنامه نویسان ، سایت ها و برنامه هایی مثل déjà vu ارائه شده تا به کمک آنان مقالات علمی یی که با سرقت از مقالات دیگران ساخته و چاپ شده ، مشخص و در جامعه علمی معرفی گردند. متاسفانه ، همانطور که حدس زده اید، بسیاری از مقالات ایرانی مونتاژی هم در این لیست قرار دارند که نه فقط از سوی دانشجویان ایرانی و اساتید دانشگاه آزاد، که حتی توسط اعضای هیئت علمی معتبر ترین دانشگاه های دولتی ایران مثل دانشگاه علوم پزشکی تهران، تربیت مدرس، فردوسی مشهدو... ارائه و توسط ناشرین و ژورنال های بی اعتبار منتشر شده اند. شاید مشهورترین کسی که دراین لیست قرار دارد ، دکتر معصومه ابتکار ، رئیس سابق سازمان محیط زیست و معاون اسبق رئیس جمهور است. چیزی که همه را شوکه کرد واکنش عجیب ابتکار در پاسخ به این رسوایی بود... شرحش را در وبلاگ اساتید علیه تقلب (http://profs-against-plagiarism.blogspot.com/) و مجله شهروند امروز بخوانید.
نمیدانم اما وقتی کسی به شهرت و شناخته شدگی ابتکار ، به این سادگی سرقتی علمی می کند و بدون هیچ شرمساری از خویش دفاع می کند و آیینه می شکند؛ به گمان من نشانگر وخامت وضع اخلاقی جامعه علمی ماست. حقیقتش همه میدانیم که خیلی از پایان نامه ها و مقالات دانشجویی دزدی یا حداقل بازنویسی کارهای دیگران است و خیلی از آمار ها و جدول ها و منحنی ها ، به شدت دستکاری شده اند، اگر کپی-پیست نباشند، اما گمان نمیرفت که استاد ِ عضو هیئت علمی با بیست وچند سال سابقه هم بر این راه برود. کوری ساراماگو را خوانده اید؟... ای کاش وزارت علوم در کنار واحد های عمومی، مطالعه اش را لااقل برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی اجباری کند........
در حالیکه مناظره عموما در ذهن فارسی زبانان ناظر بر دو شخص است که غالبا گفتگو نمیکنند بلکه هر یک حرف خود را به پیش می برند و معمولا توسط شخص ثالثی، جلسه هدایت یا کنترل می شود. مناظره روشی جدلی است و برای جلب رضایت مخاطبانی است که ناظر بر مناظره اند ( به نوعی یارگیری) و با رجوع به کتب منطقی می فهمیم که ماحصل انها فاقد ارزشی فلسفی و اعتبار عقلانی است.
اما چرا هنوز مناظره خیلی جذاب تر از مباحثه است؟... چرا به عنوان مخاطب از مشاهده یا مطالعه یک مناظره لذت بیشتری میبریم تا یک مباحثه ی دقیق و موشکافانه و منسجم؟
2. اگر پیگیر اتفاقات یا اخبار علمی یا دانشگاهی ایران باشید این خبر را حتماً شنیده اید که اخیراً خوشبختانه با همکاری بعضی از دانشگاه های معتبر غربی و برنامه نویسان ، سایت ها و برنامه هایی مثل déjà vu ارائه شده تا به کمک آنان مقالات علمی یی که با سرقت از مقالات دیگران ساخته و چاپ شده ، مشخص و در جامعه علمی معرفی گردند. متاسفانه ، همانطور که حدس زده اید، بسیاری از مقالات ایرانی مونتاژی هم در این لیست قرار دارند که نه فقط از سوی دانشجویان ایرانی و اساتید دانشگاه آزاد، که حتی توسط اعضای هیئت علمی معتبر ترین دانشگاه های دولتی ایران مثل دانشگاه علوم پزشکی تهران، تربیت مدرس، فردوسی مشهدو... ارائه و توسط ناشرین و ژورنال های بی اعتبار منتشر شده اند. شاید مشهورترین کسی که دراین لیست قرار دارد ، دکتر معصومه ابتکار ، رئیس سابق سازمان محیط زیست و معاون اسبق رئیس جمهور است. چیزی که همه را شوکه کرد واکنش عجیب ابتکار در پاسخ به این رسوایی بود... شرحش را در وبلاگ اساتید علیه تقلب (http://profs-against-plagiarism.blogspot.com/) و مجله شهروند امروز بخوانید.
نمیدانم اما وقتی کسی به شهرت و شناخته شدگی ابتکار ، به این سادگی سرقتی علمی می کند و بدون هیچ شرمساری از خویش دفاع می کند و آیینه می شکند؛ به گمان من نشانگر وخامت وضع اخلاقی جامعه علمی ماست. حقیقتش همه میدانیم که خیلی از پایان نامه ها و مقالات دانشجویی دزدی یا حداقل بازنویسی کارهای دیگران است و خیلی از آمار ها و جدول ها و منحنی ها ، به شدت دستکاری شده اند، اگر کپی-پیست نباشند، اما گمان نمیرفت که استاد ِ عضو هیئت علمی با بیست وچند سال سابقه هم بر این راه برود. کوری ساراماگو را خوانده اید؟... ای کاش وزارت علوم در کنار واحد های عمومی، مطالعه اش را لااقل برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی اجباری کند........
No comments:
Post a Comment