July 17, 2009

چند روایت معتبر در باب چین

چند روایت معتبر در باب چین


1. مصائب چینی بودن و عضو جامعه یک ونیم میلیاردی بودن واقعاً با هیچ چیز قابل قیاس نیست. اینکه مورچه ای کوچک باشی بین یک ونیم میلیارد رقیب که باید برای سیر کردن خودت بجنگی و چقدر سخت است بین میلیون ها نام مشابه با خودت ، بخواهی بگویی من هم هستم!
2. یکی از دوستان که در کانادا تحصیل می کند یک بار گفته بود ، در آمریکای شمالی بین این همه مهاجر ، هیچ کدام به اندازه چینی ها روحیه قبیله ای و بدوی خود را حفظ نکرده اند. میان این همه روس ، عرب ، هندی ، ایرانی و هیسپانیک مهاجر ، این فقط چینی ها هستند که سخت به هم وابسته اند و کور کورانه از هم حمایت می کنند. خیلی از چینی ها ، به محض اینکه یک چینی به کرسی استادی در دانشگاه می رسد فقط برای حمایت از او سر کلاسش می نشینند ، بدون اینکه به کارشان مربوط باشد و فقط می خواهند از هم حمایت کنند این مورچه ها...
3.کمونیسم چینی ، مضحک ترین روایت دنیا از میراث عظیم فلسفی مارکسیسم است. پوسته ای مدرن که بر روح مستبد آسیایی کشیده اند و بیشتر برای تایید الیگارشی دست نیافتنی شرقی است. کتاب سرخ مائو را اگر بخوانید و ذره ای هم فقط آثار مارکس را تورق کرده باشید از روایت مبتذل و روستایی مائو ، که آراء فلسفی و اقتصادی مارکس را به احکام حکیمانه! و فاضلانه! بدل کرده به خنده خواهید افتاد.
4. چهار کتاب کاملاً چینی در کتابخانه ام دارم: کتاب سرخ مائو ( که چاپی مندرس و قدیمی باترجمه ای احتمالاً مغلوط دارد و هنوز ترجمه جدید یا چاپ بهتری از آن نشده ) کتاب تاریخ فرهنگ چین از چارلز پاتریک فیتزجرالد از انتشارات علمی فرهنگی 84 ( که روایت جامع ولی شرق شناسانه ای است از تاریخ چین از سده های پیش از میلاد تا دوره منچوها و اطلاعات خوبی راجع به مذاهب ، نقاشی و شعر و هنر چینی دارد) رمان کوهسار جان از گائو شینگ جیان از انتشارات نیلوفر و ترجمه مهستی بحرینی ( گائو برنده جایزه نوبل 2000 و از معدود نویسندگان مستقل چینی است که به چین به خصوص چین کمونیسنی نگاهی انتقادی دارد ) و آخری کتاب مکالمات کنفوسیوس به ترجمه حسین کاظم زاده ایرانشهر( 1262-1340) از انتشارات علمی فرهنگی 83 ( از «برلنی ها» ی معروف دوره رضاشاه و نشریه « کاوه» که کتاب را در سال 1334 در سوئیس ترجمه کرده و البته نثری حکیمانه!!! دارد):
« مرد آزاده خود را در سه حالت مختلف نشان می دهد: وقتی از دور دیده یا شنیده می شود ، سخت نهاد و نامهربان به نظر می آید ، وقتی از نزدیک دیده می شود ، بسیار ملایم و مهربان است و وقتی که سخن می گوید بسیار متین و در عقاید خود پایدار به نظر می آید. » !!!
5. این روزها استبداد شرقی هر روز وقیح تر از قبل خود را عریان می کند. باید با احترام از ارسطوی کبیر یادکرد که ذهن شرقی را عجین با استبداد و دموکراسی ناپذیر می دانست. ( اگر به همین ترجمه مردم سالاری از دموکراسی نگاه کنید که آشکارا مفهوم «کراسی» از فعل kratein به معنای «فرمان راندن در میان افراد آزاد و برابر» را با مفهوم «آرشی» از فعل archein به مفهوم « سالاری و سرور یافتن » را مخلوط کرده و از درک تمایز دقیقی که میان دموکراسی با الیگارشی و مونارشی ( که دقیقاً دو صورت از حکومت های استبدادی آسیایی هستند ) جلوگیری نموده ، از ذهن مستبد و اصلاح ناپذیر شرقی شوکه خواهید شد.)
حال که الیگارشی بیرحم چینی که با نژاد پرستی « هان» همراه شده که با اشغال سرزمین های تبت و ترکستان شرقی و مغولستان جنوبی تبلور یافته است با تلاش برای « هان» ی سازی تحت لوای چینی بودن و ملی گرایی چینی و سرکوب اعتراض های ملت اویغور در ترکستان شرقی ( سین کیانگ) به عنوان اغتشاش همراه شده است. البته مقامات دولتی چینی مدعی شده اند که اویغورها با ‏حمله به مردم عادی و مغازه ها شروع به اغتشاش کرده که نیروهای امنیتی هم با آنها ‏برخورد کردند! این مقامات همچنین مدعی شده اند که این حوادث ریشه خارجی دارد و ‏در حال بررسی عوامل بروز چنین اغتشاشی در این استان هستند. البته شیوه بررسی هم به این صورت است که: سربازان با سلاح‌های‌شان در دست و لباس رزم‌شان بر تن با صدایی بلند به خواندن سرودهای تبلیغاتی ادامه می‌دهند و شعار می‌دهند. بر فراز خانه‌های اقلیت اویغور هلیکوپترها در پروازند و اعلامیه‌های تبلیغی به روی خانه‌ها می‌ریزند. گمان می کنم ذکر این نکته ضروری است که این عمل چینی برای اولین بار نیست که دارد اتفاق می افتد. چینی ها پیش از این نیز در سال ۱۹۸۹ در میدان "تیان آن من" پکن به بهانه دست داشتن ‏آمریکا در جنبش های آزادی خواهی دانشجویان این کشور بیش از ۱۲۰ هزار نفر را در ‏این میدان قتل عام کردند.‏ شدت حادثه به حدی فجیع بود که چند روز بعد فرماندهان نظامی حاضر در این میدان که ‏دستور شلیک را اجرا کرده بودند دست به خودکشی جمعی زدند.‏

No comments: