June 25, 2009

تکه های جنگلی (1)


.هیچ جای دنیا آرامش گیلان را ندارد، تهران قلب فرهنگی خاورمیانه در التهاب می سوزد ، صدای تیر کلاشینکف ، صدای گاز اشک آور و الله اکبر و صدا ها فریاد دیگر ، خیابان های آشفته ، بازار نگران و خراب و همه سرشار از خشم والتهاب ، بحرانی که روابط انسانی را دارد ویران می کند ، نه دوستی یی و نه برادری یی و ..... اما اینجا رشت ، همه چیز در آرامش مطلق دارد اتفاق می افتد ، بعد از سقوط جمهوری جنگل و بریدن سر میرزا و اعدام وحشیلنه جنگلی ها و کشتار بیرحمانه ملت گیلیک ، دیگر هیچ چیز در وجدان جمعی هم خون های من فرقی ندارد ، چه تهران بسوزد ، چه فلسطین چه عراق.... امروز با دوستانم – اگر چه همه سیاستزده بودند ، به مناسبت کار پیدا کردن یکی در یک کارخانه ، اگر چه با حقوق خیلی پایین و..... رفته بودیم ، لاکان .... تکه ای از بهشت محبوب من .... همه چیز در سکوت بود، موج لطیف ساقه ای برنج بود و صدای برگها و نسیم و افقی که به کوه های جنوب گیلان منتهی می شد .... انگار نه انگار که .....

No comments: