درباره نمایش تابلو های محمود واصفی در گالری اعتماد
1. خیلی اتفاقی به خاطر لطف رفیق علی غرقی!!! ( اینجا رفیق فقط از رفاقت ودوستی می آید و نباید هیچ معنای سیاسی و غیره ای را در ذهن متبادر کند) سر از گالری اعتماد در آوردم. برای کشف گالری اعتماد، واقع در ارتفاعات شمیرانات و کوه تهران ! باید از خیابان نیاوران و سه راه یاسر و از زیر دروازه « خدایا خدایا ، تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما » به سمت ارتفاعات جماران صعود نموده، از جلو چند بیت دیپلمات نشین عبور نموده ، در برابر بیتی که پرچم ازبکستان را افراشته بود ، ذکر خیری از « بُرات Borat » نموده و در نهایت مقابل برجی معظم واقع در ارتفاعات گلابدره ، امارتی را دق الباب نمود – در صورت بسته بودن درب فوق الذکر – تا سرایدار محترم گالری ، موسوم به « آقا صفر » درب را گشوده و بار دهد. ساعات دیدار از گالری محدود بوده و یک ثانیه پس از ساعت بیست ، « آقا صفر » درب گالری خواهد بست. برحسب اتفاق ، در زمان بازدید ما از گالری ، نقاشی های « محمود واصفی » به نمایش در آمده بود و تبعاً ما بدون هیچ آگاهی و شناخت خاصی آمده بودیم.
2. سوژه نقاشی های محمود واصفی دراین نمایشگاه ، فقط پروانه است و ما در برابر درک واصفی از پروانه ها قرار می گیریم. پروانه های واصفی هر کدام موید احساسی خاص و شاید قرائتی خاص و البته کاملاً شخصی از پروانه اند. ابزار کار و متریال واصفی در کار ها متفاوت اما به شدت تصویر ایجاد شده دارای روح واحد ِ مولفی است که التزامی به شیوه های کلاسیک و ناتورالیستی ندارد. فرمت عمومی پروانه ها مشابه بوده و بیشتر تفاوت ها در رنگ بندی و نحوه القا ایده ی نقاشانه از پروانه است. پروانه های طلایی اما با فضایی به شدت کدر تا پروانه های طلایی با فضایی کاملا ً شاد. یک تابلو پروانه با بال های سرخ هم دارد که وقتی علی در برابرش ایستاد ، ابهتی بهش داد! چند تابلو به سبک اندی وارهول هم دارد. تابلو هایی دو در یک ونیم متری که هرکدام بیشتر از صد پروانه در خود دارند ، اما منظم و منسجم. در مجموع ارزش دیدن دارد!
1. خیلی اتفاقی به خاطر لطف رفیق علی غرقی!!! ( اینجا رفیق فقط از رفاقت ودوستی می آید و نباید هیچ معنای سیاسی و غیره ای را در ذهن متبادر کند) سر از گالری اعتماد در آوردم. برای کشف گالری اعتماد، واقع در ارتفاعات شمیرانات و کوه تهران ! باید از خیابان نیاوران و سه راه یاسر و از زیر دروازه « خدایا خدایا ، تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما » به سمت ارتفاعات جماران صعود نموده، از جلو چند بیت دیپلمات نشین عبور نموده ، در برابر بیتی که پرچم ازبکستان را افراشته بود ، ذکر خیری از « بُرات Borat » نموده و در نهایت مقابل برجی معظم واقع در ارتفاعات گلابدره ، امارتی را دق الباب نمود – در صورت بسته بودن درب فوق الذکر – تا سرایدار محترم گالری ، موسوم به « آقا صفر » درب را گشوده و بار دهد. ساعات دیدار از گالری محدود بوده و یک ثانیه پس از ساعت بیست ، « آقا صفر » درب گالری خواهد بست. برحسب اتفاق ، در زمان بازدید ما از گالری ، نقاشی های « محمود واصفی » به نمایش در آمده بود و تبعاً ما بدون هیچ آگاهی و شناخت خاصی آمده بودیم.
2. سوژه نقاشی های محمود واصفی دراین نمایشگاه ، فقط پروانه است و ما در برابر درک واصفی از پروانه ها قرار می گیریم. پروانه های واصفی هر کدام موید احساسی خاص و شاید قرائتی خاص و البته کاملاً شخصی از پروانه اند. ابزار کار و متریال واصفی در کار ها متفاوت اما به شدت تصویر ایجاد شده دارای روح واحد ِ مولفی است که التزامی به شیوه های کلاسیک و ناتورالیستی ندارد. فرمت عمومی پروانه ها مشابه بوده و بیشتر تفاوت ها در رنگ بندی و نحوه القا ایده ی نقاشانه از پروانه است. پروانه های طلایی اما با فضایی به شدت کدر تا پروانه های طلایی با فضایی کاملا ً شاد. یک تابلو پروانه با بال های سرخ هم دارد که وقتی علی در برابرش ایستاد ، ابهتی بهش داد! چند تابلو به سبک اندی وارهول هم دارد. تابلو هایی دو در یک ونیم متری که هرکدام بیشتر از صد پروانه در خود دارند ، اما منظم و منسجم. در مجموع ارزش دیدن دارد!
No comments:
Post a Comment