اروپا اروپا
1. «اروپا اروپا» فیلم خوش ساختی نیست. سوژه جذابی دارد و زندگی پسری یهودی را روایت میکند که در دوران نازیسم خانواده اش را از دست میدهد ، به لهستان و بعد به روسیه مهاجرت می کند و در آنجا به کمونیستها می پیوندد!!! بعد با شکست روس ها به آلمانی ها می پیوندد و خود را یک آلمانی اصیل معرفی می کندو کار تا آنجا پیش می رود که سر از مدرسه جوانان اس اس در می آورد و درنهایت با سرنگونی رژیم نازی با خوش شانسی مطلق از محاکمه و اعدام می گریزد و به اسرائیل می رود ! یک تاجر ونیزی شماره دو! اما به مراتب زرنگتر!!! فیلم تاریخ در به دری یهودیان هست اما به نکته ای توجه می کند که باقی متقدمین به آن توجه نکرده بودند : مسئله «ختنه». عمده روایت فیلم هم تلاشی است که قهرمان فیلم برای پنهان کردن این قضیه می کند و گاهی جاها کمدی ظریفی را سبب می شود. اما فیلم از لحاظ فنی و به خصوص کارگردانی زیاد قوی نیست.
2. تکه ای هست که پسر یهودی با بازیگری آلمانی دوست می شود – و بعد از اینکه می فهمد پسرک آلمانی اصیلی نیست و یهودی است ، با خوش رفتاری با او ، به ما می فهماند که همه آلمانی ها نژاد پرست نیستند!- و آن بازیگر دیالوگ شاهکار فاوست گوته را می خواند و من چقدر دوست دارم آلمانی اش را که شاید تنها قطعه ادبی آلمانی که حفظ کرده ام همین است:
Habe nun, ach!
Philiosophie, Juristerei und Medizin,
und Leide auch Theologie,
Durchaus studiert, mit heißem Bemüh'n.
Da steh ich nun, ich armer Tor!
Und bin so klug als wie zuvor;
Heiße Magister, heise Doktor gar, und…
Philiosophie, Juristerei und Medizin,
und Leide auch Theologie,
Durchaus studiert, mit heißem Bemüh'n.
Da steh ich nun, ich armer Tor!
Und bin so klug als wie zuvor;
Heiße Magister, heise Doktor gar, und…
No comments:
Post a Comment