فارسی چگونه زاده شد و چرا نمرد؟
1. دکتر علی محمد حق شناس استاد بزرگ زبان شناسی و البته زبان فارسی هم درگذشت. نقطه . تمام.
2. زبان فارسی سالهاست که کارشناس ارشد و چند سالی است که دکتر در زبان شناسی زیاد تحویل میدهد و درکنار همه اینها تعداد زیادی فارغ التحصیل زبان شناسی در دانشگاه های سایر بلاد دارد که عدد قابل توجهی از آنها باز می گردند و در دانشگاه های خودمان معلم و مدرس می شوند. حجم بالای چاپ کتاب های زبان شناسی هم که حالا فراتر از دانشجویان زبان و زبان شناسی ، مخاطب خود را در میان بخش قابل توجهی از اهل کتاب در ایران می یابد ، نشانه خوبی است که اهالی فرهنگ و هنر فارسی زبان دارند به «دقت» در زبان و استعمال قابل فهم و همه فهم زبان توجه می کنند و از آن ماجراهای انزجارآور ریشه شناسی کلمات و استدلال های تهی مایه و شیزوفرنیک ِ ارتباط بین کلمات مشابه در زبان ها و استخراج مفاهیم بی ربط ، فاصله می گیرند . و علی محمد حق شناس یکی از اصلی ترین دلایل کل این ماجراست. علی محمد حق شناس چه در مقالات متعددی که نوشت – در زبان شناسی و نقد ادبی - و چه در کتاب ها و ترجمه هایش افق دید ما را وسیع تر کرد. تا قبل از کتاب «آواشناسی» او ، هیچ چیز جز چند جزوه الکن به فارسی در فونتیک نیامده بود و تا قبل از «تاریخ مختصر زبان شناسی» روبینز ِ او ، هیچ کتابی به این ایجاز و البته دقت به ما حدود ِ ساحت های سوژه ی شناخت ِ زبان را نشان نداده بود و البته فیلسوفان و زبانشناسان بزرگی را که پیش از ما در این گستره اندیشیده بودند را معرفی نکرده بود. نقد های ادبی حق شناس هم از «گونه ی دیگر» بود. چه در تحلیلی که از حافظ و فردوسی و دیگر قدما داشت چه در یادداشت هایی که بر شاعران روزگار ما نوشت .
3. علی محمد حق شناس یک حسن خیلی بزرگ دیگر هم داشت ؛ و آن اینکه برخلاف خیلی از هم نسلان و همکارانش به دام واژه سازی «پارسی» نیافتاد و کوشید از انبان «زبان فارسیِ واقعاً موجود» واژه هایی بیابد که از لحاظ شنیداری و گفتاری مطبوع گویندگان فارسی باشد و نه مخل بیان و معنا. تقوای زبانی او و تساهلی که در برابر ورود واژه های نو از زبان های دیگر به فارسی گفتاری و نوشتاری داشت ؛ ستودنی است.
No comments:
Post a Comment