مرگ نوئل گریگ
1. دیروز خبرگزاری ها خبر زده بودند : نوئل گریگ مرد. شوکه می شوم. شوکه هستم. همان نویسنده و کارگردان انگلیسی که هفته اول اردیبهشت تهران بود و من با او یک کارگاه نمایشنامه نویسی را تجربه کرده بودم. کتابش دیر در آمد. حوالی تیر و مرداد. « راهنمای عملی نمایشنامه نویسی » با ترجمه علی اکبر علیزاد . راستش به سبب تنبلی هنوز بازش نکرده ام . حالا وجدان درد دارم که چرا زودتر کتابش را نخواندم .
2. پیرمرد لاغر ، قد بلند و ترکه ای بود. و سرشار از امید و انرژی (با اینکه کاملاً بریتیش بود) . دورش حلقه زده بودیم در یکی از پلاتو های دانشکده سینما تئاتر و او می خواست به ما ایده برای نوشتن و کار کردن بدهد. علیرغم نگاه صادقانه ای که داشت ، راستش من بیشتر فکر می کردم با نیت مستشرقانه آمده و زیاد خوش بین نبودم اما دیدم در خبرگزاری ها نوشته که : «نوئل گریگ سرطان داشت.... او دو هفته پيش از سفر به ايران ، سفري نيز به فلسطين داشت تا براي علاقهمندان جوان آن سرزمين نيز كارگاه هاي آموزش صحنه را برگزار كند. اين نمايشنامهنويس با وجود اين كه ميدانست فرصت زيادي براي زندگي ندارد، اين دو سفر را با فاصله كمي از يكديگر انجام داده بود. » یعنی ....................
2 comments:
مدتیست عادت کرده ایم که کسانی را که دوست میداشتیم از دست بدهیم و عجیب آنکه این روزگاران گویی بیشتر هم شده است.
http://84theater.com/main/library/?m=f&lang=fa
Post a Comment