رومولوس کبیر 2
گوشه هایی در باب اجرا :
ایده کارگردانی نادر برهانی مرند دراین اجرا به شدت متاثر از نگاه هجوآلود شرقی و فاصله گذاری برشتی در بازی ها و اجراست. طوری که در بسیاری از موارد بازیگر به طرز محسوسی مسلط بر نقش است و آنقدر در شخصیت کاراکتر فرو نمی رود تا آن را زندگی کند. انگار بازیگران به خوبی خود را می بینند و می خواهند حس تمسخر را به تماشاگر القا کنند. بازی سیامک صفری و داریوش موفق شاهدی بر این مدعاست. کار ، طراحی صحنه ضعیفی دارد. نماهای کاخ فاقد عظمت و نشانگان زوال و معماری رومی اند. میز و صندلی ها خیلی بد فرم ساخته شده اند و چرخ متحرک زیر آنها کاملا آزار دهنده است و البته نحوه استقرار میز و صندلی ها در جلوی صحنه دید مخاطب را از سن خراب می کند. از طرف دیگر مجسمه ها ، اعم از انسانی و حیوانان و ظروف ، خیلی باسمه ای و بزن در رو ساخته شده اند که اصلاً فروختن شان حس ناراحتی و زوال را در مخاطب ایجاد نمی کند. نور ژردازی کار هم ساده است و بیشتراوقات یکدست و نرمال است. تنها وجه خاص آن تغییر رنگ بک گراندی است که تغییر صبح به ظهر و بعد به عصر، غروب و شب را متناسب با نزدیک شدن ژرمن ها نشان می دهد و درنهایت در نیمه شب با تلاش ناکامی برای کشتن رومولوس به پایان می رسد و در صحنه آخر طلوعی دوباره با فتح ادو آکر تمام می شود. صحنه هایی که ارزش تامل بیشتر دارد:
a) دیالوگ آغازین سردار شکست خورد از جنگ و همه تلاشی که برای رساندن خبر شکست به امپراتور دارد واقعاً اثر گذار است.
b) صحنه مربوط به پناهندگی امپراتور روم شرقی ، پس از سالها دشمنی و بعد وقتی به سقوط روم غربی مطمئن می شود ، فرار از روم به قصد آفریقا هم و دیالوگ های مهمی که مهم ترین نتیجه اش زوال تمام عیار هویت رومی است هم سخت قابل توجه است.
c) صحنه های مربوط به دیالوگ های وزیر جنگ با رومولوس هم شاهکار است. داریوش موفق که یکی از بهترین بازیگران تئاتر این سالهاست که به خوبی کاریکاتور وزیر جنگی را می سازد که حالا سالهاست در هیچ جنگی پیروز نشده و .... اما...... آنجا که رومولوس می پرسد راه حل این مشکلات فعلی چیست ؟ و وزیر دفاع می گوید: بسیج عمومی... خب سالن منفجر می شود.
d) صحنه های مربوط به امیلیان هم با بازی اپیک رحیم نوروزی ، بیش از همه یادآور همین روز هاست . امیلیانی که بعد از سه سال اسارت در دست دشمن و تبعاً سه سال سکوت ، به سبب احساس تعهدی که به روم می کرده بازگشته و می خواهد با متحد کردن مردم عظمت روم را احیا کند و در نهایت با سعایت و تقلب وزرا منزوی می شود و مجبور می شود با ملکه به سیسل برود. صحنه های مربوط به او ، تنها صحنه های غیر کمدی، این تئاتر است.
e) صحنه ها ی مربوط به تاجر شلوار فروش که بر سر آینده امپراتوری روم و دختر امپراتور می خواهد معامله کند و حکایت تاجر عتیقه فروش که میراث تاریخی امپراتوری را می خرد هم تکان دهنده است. همه اینها را به صحنه نیمه شبی که همه پنهان شده اند تا رومولوس را در خواب به قتل برسانند و نمی توانند و بعد بحث مفصلی که رومولوس با آنها می کند قابل تامل است.
f) دیالوگی مفصل و تکان دهنده ادو آکر با بازی شاهکار و تکان دهنده پیام دهکردی با رومولوس یکی از آن نقاط به شدت دراماتیک کار است. آنچه در پی دارد احساس بیهودگی و ابتذالی است که در ستیز های قدرت نهفته است وشباهت عمیقی که بین قاطبه حاکمان بی رحم هست بر سر معامله ای که بر سر جان مردم عادی و سربازان شان می کنند.
g) و نکته آخر در باره سیامک صفری است. سیامک صفری در حال حاضر تاپ لیست ، بازیگران مرد تئاتر ماست. بعد از شاهکارش در شکار روباه دکتر رفیعی در نقش آغا محمد خان قاجار ، اگر چه به خوبی از اجرای نقش کمدی بر می آید اما استیل اصلی خود را تکرار می کند. همان نگاه خیره و گردن کج شده و نشستن ناراحت و ریختن سریع کلمات را . شاید توجیه اش شباهت دو کاراکتر باشد و سرنوشت نسبتا مشابه با یک اختلاف بزرگ و آن اینکه یکی موسس یک سلسله بود و دیگر خاتم یک سلسله.....
2 comments:
خوب حال می کنی میری تاتر ها.....
عوضی یه خبری از خودت بده هر از چند گاهی ....
دنبال می کنم نوشته هات رو...
سلام خدمت برادر گیلمارد.بالاخره در یک جا اتفاق نظر داشتیم در سینما و تئانر. تا کی شود که حضوری خدمت برسیم و مفصل بحرفیم. مخصوصا راجع به این فیلم مزخرفی که به درباره الی ترجیحش دادی ;)
Post a Comment